خب خیلی وقته که از اونای دیگه ننوشتم.
اون واسم سمبل ادب هست بین دوستام، نه که بقیه بی ادب باشنا! نه، اون رفتار چارچوب مند داره، داستان دوست شدنمون هم مفصله، آخه اوایل اون دوست من نبود که! :)
نمونه ی نگهداری درست از وسایل، حساس به طبیعت، اهل نوشیدنی و تنفس هوای آلوده نیست، ولی اگه تو اهلشی و بچه خوبی هستی مشکلی نداره، اون اغلب زمانی که امتیاز میخونه از صد و سی شروع می کنه، و اگه اینطور شد بدون که احتمالا جوکر هم داره و همهی امتیاز ها رو میگیره!
نیما رو دیر به دیر می بینم ولی همین ریشه ی استحکام دوستی بی توقعمون هست.
وقتی که باش می ریم طبیعت یا هر جا، هیچ زباله ای دور نمیریزیم، خودمون هم رعایت می کنیما، ولی با نیما بیشتر، تا جایی که ممکنه بطری نوشیدنی که خالی شده رو با خودمون بیاریم و تپله عصبانی بشه و بگه: نیما ...م توی طبیعت، در حالی که مجی میگه من بطری رو آوردم! و باز تپله می گه من میدونم کار نیماست!
عصبانی شدنش رو کم می بینی.
اکسسوری های روی ماشینش دوست داشتنیه، یوزفول هستن، رانندگیش رو دوست دارم حتی وقتی که توی جاده فومن در حال سبقت از یه تریلر که طولش تا پس فردا ادامه داره تریلر روبرومون با فاصله ی یه میلیمتر از کنار ما رد میشه و پاپیون کردیم!
اطلاعات دقیقی از چیزایی که میگه داره و اگه ندونه راجع بش حرف نمی زنه، خدایی مرد سفره، پایه ماجراجویی.
تجارب جالبی داره باید بشینی پای حرفاش، هرچند پر حرف نیست.
مثل همه دوستام بهش افتخار میکنم.