اونای دیگه- اون یکی :: آرمان حسینی

اونای دیگه- اون یکی

اون یکی هم در نوعش خودش یه دوست خوب هست امروز داره میاد خونه شایدم رسیده باشه تا الان.

اون یکی توی سناریوی جالب شد اینی که الان هست آخه واسه آشنایی و دوستی که نباید همه چیز عادی و بی مزه پیش بره! راستش اولاش فکر نمی کردم اون بشه اون یکی ولی شدش دیگه.

خلاصه سِخی که قبلیا این جوری صداش می زدن الان یکی از دوستای خوبم هست از اونا که واقعا میشه بش گفت دوست.

سخی همیشه ته ریش داره، بش می گم تو خودتو پشت ریش قایم کردی که... (بگذریم)

وقتی با دوستای دیگه یا تنهایی یه آش براش می پزم و دو دره بازی در میارم تنها این جمله رو می گه: بابام به من ...بازی رو یاد نداد.(مخاطبم خودش می فهمه)

آخه ما هم بابامون یادمون نداد. ولی قبول دارم که DNA هم اثر گذاره.

البته این روزا مقاوم تر شده و باید دو دره بازیا رو کمی پیچیده تر کنیم که روی اون جواب بده. همه چیش خوبه جز اینکه هیچ وقت -چاقی- نداره. 

مثل هر دوست دیگه ای خیلی کمکم کرده، هوووم مثل خودم یکی دو سانت شکم داره. (توی ته ریش اغلب یه هاله ی پروفسوری هم داره). اونم مرد سفر هست.

گوگوش رو دوست داره. اولا که نمی دونستم یه تیکه انداختم با مثال خواننده ی مورد علاقش که بد قرمز شد! دیگه این کار رو نمی کنم مگه اینکه بخوام یه کاری کنم که باز اون قیافه رو ببینم.

اون عاشق پینت بال هست تا جایی که توی آخرین بازی توی یک ساعت و نیم از ۱۰۰ تا تیر حدودا ۲۰ تا رو اضاف آورد.  (البته قبلش لازم بود وقت زیادی بزاریم که بیاد بازی)

خوب می فهمه، واقعا جز این که چاقی نداره همه چی رو خوب می فهمه، آخه من به همین فهمیدن دوستام افتخار می کنم، به طور کلی دوستای من همه خوب می فهمن. ما حتی مخالف بودنمون با هم رو خوب می فهمیم.

اون پایه ی خوبی برای پیاده روی وسط سرما و بارون شدید هست. یادمه که بد جوری دنبال تاکسی یا سقف می گشتیم. و قول دادیم به کسی نگیم که این قدر احمق هستیم، هرچند که فکر می کنم اون کارا احمقانه نبودن، اما هرگز به کسی نگفتم و نمی گم.

واو یه همراه خوب برای فیلم دیدنه! با هم فیلما ی زیادی رو دیدیم، همیشه آخر فیلم با هم نقدش می کنیم، و با هم به کارگردان فحش می دیم. (قرار نیست حتما کار بد باشه تا فحش بدیم)

آخه اگه یکیمون بپرسه فیلم چطور بود؟ و یکی بگه خوب بود. معنیش اینه که چندان فیلم درخوری نبوده. مگه اینکه خوب بود رو توضیح بدیم.

هووووم....

انگار سالها می گذره که رفتیم پسر. خیلی ساله.

  • سه شنبه ۲۵ مهر ۹۶
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan